دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش: 1st
نویسندگان: Jill Smokler
سری:
ISBN (شابک) : 1451673779, 9781451673777
ناشر: Gallery Books
سال نشر: 2012
تعداد صفحات: 0
زبان: English
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 1 مگابایت
در صورت تبدیل فایل کتاب Confessions of a Scary Mommy: An Honest and Irreverent Look at Motherhood - The Good, The Bad, and the Scary به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب اعترافات یک مادر ترسناک: نگاهی صادقانه و بی ربط به مادر بودن - خوب ، بد و ترسناک نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
اعترافات یک مامان ترسناکمجموعهای از مقالات اصلی است که نگاهی بیاحترامی به زیربنای والدین دارد - چیزهایی که اکثر مادران هرگز اعتراف نمیکنند، اما هر روز احساس میکنند. اعترافاتبه طرز وحشیانه ای صادقانه و به طرز هیستریکی خنده دار، شما را در دنیای گاه طاقت فرسا و طاقت فرسا مادری، کمتر احساس تنهایی می کند. اگر از قبل طرفدار هستید، در حمام را به روی بچه های ناله خود قفل کنید، یک حمام حباب دار بزنید و در آنجا مستقر شوید. اگر قبلاً با مامان ترسناک روبرو نشده اید، یک لیوان شامپاین هم بریزید، زیرا این کار را انجام می دهید. شروع خود را در یک باشگاه بسیار منتخب برشته کنید.
فصلها شامل همه چیز میشود، از شوهران ("اگر میتوانست او را تمام روز با بیبی بیورن حمل میکرد، او میکرد.") تا بچههای دیگران ("بچههای دیگران فقط تأثیرات بد و بیفایدهای دارند که هیچ نقش ضروری در زندگی ما ندارند. زندگی می کند.") به جمع آوری کنندگان کمک مالی PTA ("این بدترین ها را در مردم به ارمغان می آورد ... و به هر حال چه کسی یک رول کاغذ بسته بندی گران قیمت می خواهد؟ در مورد چیزی که واقعاً می خواهیم بخریم؟ به عنوان مثال الکل.") هر فصل با این مقاله شروع می شود. بهترین اعترافات ناشناس از اعتراف آنلاین محبوب Smokler.
چه مادر، پدر، مادربزرگ، پدربزرگ، عمه، عمو، معلم، پدرخوانده یا نوجوانی باشید که نیاز به کنترل بارداری دارید، اعترافات یک مامان ترسناک </ i> مطمئناً شما را ترک میکنم که سر خود را به نشانه موافقت تکان دهید و با صدای بلند بخندید.
مانیفست مامان ترسناک:
من باید در مورد همه چیزهای مادر بودن حس شوخ طبعی داشته باشم، زیرا بدون آن، می دانم که ممکن است در نهایت نهادینه شوم. یا، حداقل، کاملاً بدبخت.
مننباید مادری را در خواربارفروشی که در بدو ورود، ضربه میزند قضاوت کنم. راهرو آب نبات و M&M را به کودک نوپای جیغ می کشد. این به سادگی یک مکانیسم زنده ماندن است.
من با مادری که بدون زحمت از ابتدا می پزد، غذای کودک خود را پوره می کند، یا از دستمال کاغذی لباس های نفس گیر می سازد، رقابت نخواهم کرد. . مادر شدن یک مسابقه نیست. تنها کسانی که شکست میخورند، آنهایی هستند که سریعترین مسابقه را میدهند.
من به والدین نوزادی که در هواپیما جیغ میزند شلیک میکنم که بهجای عصبانیت از روی دلسوزی به نظر میرسند. من خوش شانس هستم که می توانم بچه را هنگام فرود بیاورم. اما آنها اینطور نیستند.
من هرگز از هیچ زنی نخواهم پرسید که آیا او واقعاً منتظر است یا خیر. هرگز.
من از مادری که همان شلوار یوگا، دمپایی و تی شرتی را که روز قبل در پیکاپ مدرسه پوشیده بود، سؤال نمی کنم. او دلایل خوبی دارد.
من هرگز ادعا نخواهم کرد که همه چیز را در مورد هیچ کودکی به جز فرزند خود می دانم. (چه کسی هنوز برای من یک راز باقی مانده است.)
من نوزادان جدید متعلق به دوستان و خانواده را در آغوش خواهم گرفت، تا آنها دوش بگیرند و چرت بزنند، که همه چیز است. مادر جدید واقعاً می خواهد.
من سعی خواهم کرد مشکلات بدنم را به دخترم منتقل نکنم. او سزاوار مادری است که خودش را دوست داشته باشد و به خودش احترام بگذارد. علائم کشش، سلولیت و همه چیز.
من نباید فواید شیردهی یا ختنه کردن یا مدرسه در خانه یا غذای ارگانیک یا همخوابی یا گریه کردن آن را برای یک فرد موعظه کنم. مادری که نظر من را نپرسیده است. این به لعنتی من نیست.
من تمام تلاشم را میکنم که هرگز نگویم هرگز، زیرا ممکن است در نهایت با یک لباس بیکینی با دهان بلند، آب بپوشم. تیراندازی با اسلحه به کودک نوپای خود من.
به یاد خواهم آورد که هیچ مادری کامل نیست و فرزندانم به خاطر و حتی گاهی به رغم من، پیشرفت خواهند کرد. /b>
Confessions of a Scary Mommy is a collection of original essays that take an irreverent look at the underbelly of parenting—things most moms would never admit, but feel every day. Brutally honest and hysterically funny, Confessions will leave you feeling less alone in the sometimes overwhelming and exhausting world of motherhood. If you’re already a fan, lock the bathroom door on your whining kids, run a bubble bath, and settle in. If you’ve not encountered Scary Mommy before, break out a glass of champagne as well, because you’ll be toasting your initiation into a very select club.
Chapters cover everything from husbands (“If he could be carried around in a Baby Bjorn all day, he would.”) to other people’s kids (“Other people’s kids are just useless, bad influences who play no necessary role in our lives.”) to PTA fundraisers (“It brings out the worst in people…and who wants an overpriced roll of wrapping paper, anyway? How about something we actually want to buy? Alcohol, for instance.”) Each chapter begins with the best anonymous confessions from Smokler’s popular online Confessional.
Whether you’re a mom, a dad, a grandmother, a grandfather, an aunt, an uncle, a teacher, a godparent, or a teenager in need of birth control, Confessions of a Scary Mommy will be sure to leave you nodding your head in agreement and laughing out loud.
The Scary Mommy Manifesto:
I shall maintain a sense of humor about all things motherhood, for without it, I recognize that I may end up institutionalized. Or, at the very least, completely miserable.
I shall not judge the mother in the grocery store who, upon entering, hits the candy aisle and doles out M&Ms to her screaming toddler. It is simply a survival mechanism.
I shall not compete with the mother who effortlessly bakes from scratch, purees her own baby food, or fashions breathtaking costumes from tissue paper. Motherhood is not a competition. The only ones who lose are the ones who race the fastest.
I shall shoot the parents of the screaming newborn on the airplane looks of compassion rather than resentment. I am fortunate to be able to ditch the kid upon landing. They, however, are not.
I shall never ask any woman whether she is, in fact, expecting. Ever.
I shall not question the mother who is wearing the same yoga pants, flip-flops and t-shirt she wore to school pickup the day before. She has good reason.
I shall never claim to know everything about any child but my own. (Who still remains a mystery to me.)
I shall hold the new babies belonging to friends and family, so they may shower and nap, which is all any new mother really wants.
I shall attempt to not pass down my own messed up body issues to my daughter. She deserves a mother who loves and respects herself; stretch marks, cellulite and all.
I shall not preach the benefits of breastfeeding or circumcision or home schooling or organic food or co-sleeping or crying it out to a fellow mother who has not asked my opinion. It’s none of my damn business.
I shall try my hardest to never say never, for I just may end up with a loud-mouthed, bikini clad, water gun shooting toddler of my very own.
I shall remember that no mother is perfect and my children will thrive because, and sometimes even in spite, of me.