دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
دسته بندی: تاریخ ویرایش: نویسندگان: 刘仲敬 سری: ISBN (شابک) : 9789869486521 ناشر: 八旗文化 سال نشر: 2017 تعداد صفحات: 515 زبان: Chinese فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) حجم فایل: 52 مگابایت
در صورت تبدیل فایل کتاب 远东的线索:西方秩序的输入与中国的演变 به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب 远东的线索:西方秩序的输入与中国的演变 نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
بزرگترین سوءتفاهم از تاریخ آسیای شرقی در قرن گذشته این است: \"به جای تاریخ با اسطوره و درک نادرست موقعیت واقعی خود.\" - لیو ژانگجینگ، کتابی که از ورودی و خروجی نظم برای توضیح تاریخ و سیاست تغییرات شرق آسیا استفاده می کند. در قرن گذشته از سال 1912 تا به امروز، تاریخ در واقع «پایانه» تکامل نظام سیاسی بینالمللی است – مسیر تکامل تاریخی او توسط ورودی نظم غربی (تمدن) تعیین میشود، بنابراین تحت هدایت یا تسلط آن قرار نمیگیرد. حتی در قرن 21. بدون قدرت های بزرگ، جمهوری چین نمی تواند در سال 1912 تأسیس شود، پس از وقوع انقلاب 1911، نظم آسیای داخلی که توسط سلسله چینگ نمایندگی می شد در آستانه فروپاشی بود. دلیل اینکه جمهوری چین توانست تاسیس شود، نتیجه تلاش قدرت های تحت رهبری بریتانیا برای به تاخیر انداختن فروپاشی سیستم چینگ برای حفظ ثبات نظم خاور دور بود. به عبارت دیگر جمهوری چین بدون نظم استعماری نمی توانست وجود داشته باشد. ●خروج قدرت های بزرگ از شرق آسیا به معنای قطع واردات سفارش اولیه است.بعد از جنگ جهانی اول قدرت های بزرگ مشغول جنگ بودند و نظام معاهده از خاور دور خارج شد اما ناسیونالیست های \"چینی\" آن را اخراج موفق مستعمره نشینان می دانستند. وضعیت واقعی در عوض قطع شدن ورودی سفارش است. هنگامی که دولت پکن از حمایت سیستم معاهده برخوردار نبود، قدرت بر استان ها به حباب تبدیل می شد و این دلیل موفقیت اکسپدیشن شمالی بود. اتحاد جماهیر شوروی این نظم را وارد کرد و کومینتانگ به یک اسب تروا تبدیل شد. تقریباً سه راسته جدید وجود دارد که از این فرصت برای ورود به آسیای شرقی استفاده کردند: پان آسیایی در ژاپن، کمونیسم در اتحاد جماهیر شوروی، و چینی گرایی بزرگ که توسط آن ساخته شد. روشنفکران جنوب در سال 1922، سون ون، یک فرصت طلب، پان آسیاییستی را که کومینتانگ در دوران 1911 بر آن اصرار داشت، کنار گذاشت و با انترناسیونال کمونیست که مشتاق گسترش بود همکاری کرد و کومینتانگ را به اسب تروا برای انترناسیونال کمونیست تبدیل کرد. چیانگ کای شک بین دو قدرت قرار گرفته است. پس از اکسپدیشن موفق شمال در سال 1927، چیانگ کای شک از ناسیونالیسم بازسازی شده چین بزرگ برای مبارزه با کمونیسم شوروی و پان آسیایی ژاپن استفاده کرد. سیستم های مختلف خودمختار باقی مانده در شرق آسیا. قاره (اشاره به خودمختاری استانها در عصر بییانگ). ●کومینتانگ از حزب کمونیست شکست نخورد، بلکه از اتحاد جماهیر شوروی شکست خورد، پس از جنگ جهانی دوم، پان آسیاییزم امپراتوری ژاپن که برای مدت کوتاهی موفق بود، در هم شکست و مجبور به عقب نشینی از شرق آسیا شد. . فقط اتحاد جماهیر شوروی ابزاری برای پر کردن خلاء نظم دارد، به این امید که از حکومت چیانگ کای شک در گوان در ازای حکومت خود بر منچوری حمایت کند. اما چیانگ کای شک، چینی بزرگ، صلحی را که برای او بهترین بود، رد کرد و استالین به حمایت از مائو زدونگ روی آورد، که در نهایت منجر به شکست کومین تانگ شد و مجبور به فرار به تایوان شد. ●حکچ بهعنوان سپر انسانی در جنگ کره عمل کرد. از سال 1949 تا 1950، اتحاد جماهیر شوروی یک سیستم اقتصادی کامل برنامهریزیشده برای پکن و پیونگ یانگ به منظور حمایت از جنگ کره ایجاد کرد. چین سرخ با توجه به موقعیتی که در جنگ سرد داشت، نظام استالینیستی را در روزهای اولیه تأسیس کشور تأسیس کرد. مائو تسه تونگ، به عنوان جناح لیانگشان در حکچ، از روش ماکیوللی برای مبارزه با حزب لنینیست مورد حمایت مسکو استفاده کرد - یک سری مبارزات داخلی پس از تأسیس حکچ را میتوان با این توضیح داد. ●مائو به اردوگاه غرب پیوست و چین از دستور آمریکا استفاده کرد تا قدرت خود را پنهان کند و وقت خود را بگذراند. اتحاد جماهیر شوروی. نیکسون در سال 1972 از چین بازدید کرد و چین و ایالات متحده در سال 1978 روابط دیپلماتیک برقرار کردند. اتحاد فرصت طلب واشنگتن و پکن تهدید خارجی را از اتحاد جماهیر شوروی حذف کرد و پکن به اردوگاه غرب پیوست تا قطار سریع السیر جهانی شدن تحت سلطه نظم لیبرال را بگیرد و بدین وسیله رشد اقتصادی سه دهه را حفظ کند. همچنین باعث شد مسکو در دو جبهه بجنگد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد را تسریع بخشید. ●تبدیل تایوان به یک کشور دموکراتیک تحت حمایت ایالات متحده، بازسازی اجتماعی تایوان به تدریج آغاز شد، در پایان جنگ سرد، شرایط برای بازگرداندن وضعیت عادی دولت خود را فراهم کرده بود و همچنین به یک کشور دموکراتیک تبدیل شد. تحت حمایت نظم لیبرال تایوان که تحت سلطه نظم لیبرال ایالات متحده نیست و تحت نظم چین بزرگ عمل می کند، مطلقاً هیچ امکانی برای دموکراتیزه شدن ندارد. تایوان بخشی از نظم آمریکاست.ایالات متحده اجازه نمی دهد قدرت های بزرگ در سرزمین اصلی توازن قوا را تغییر دهند.این منافع و سیاست بلندمدت آن است.تایوان هر کاری بکند یا نکند تغییر نخواهد کرد. بنابراین، تایوان می تواند پیشگیرانه در مورد مسائل کلیدی مربوط به امنیت و ساختن جامعه خود یک حقیقت انجام شده ایجاد کند. ● تلاش چین برای تغییر نظم مستقر به احتمال زیاد فروپاشی خودش است.در قرن بیست و یکم، چین که در راستای نظم سیاسی و اقتصادی لیبرال بریتانیا و ایالات متحده در حال «قیام» است، تلاش می کند تا نظم سیاسی خود را ترویج کند (رویای چینی، یک کمربند یک جاده، نوع جدیدی از روابط قدرت اصلی، دریای چین جنوبی، تنگه متقابل). این تایید نهایی مشروعیت انقلاب حکچ و مشروعیت حکومت آن است. با این حال، چشم انداز شناختی چین و انتخاب مسیر تضاد بزرگی با نظم بین المللی لیبرال تحت سلطه ایالات متحده ایجاد کرده است. اگر این تصویر شناختی را نتوان تغییر داد، تراژدی های آینده اجتناب ناپذیر هستند و مبارزه نمی تواند پایان یابد تا زمانی که کاهش منابع آن را مجبور به اصلاح تصویر شناختی کند. در این کتاب، لیو ژانگجینگ تلاش میکند تا درک خود را از تاریخ شرق آسیای مدرن بازسازی کند، اسطورهها را بشکند و موقعیت آسیای شرقی را در نظام تمدن جهانی و موقعیت واقعی نهادهای سیاسی در شرق آسیا در عصر معاصر را سازماندهی کند. سیستم بین المللی او با الگوی تاریخی و نظام تفسیری اصیل خود (نظریه صادرات نظم)، مسیر تکامل واردات و صادرات نظم خاور دور را از قبل از جنگ جهانی اول تا به امروز تحلیل کرد و بدین ترتیب اسطوره بنیانگذار «چین» و گفتمان تاریخی چین را تحلیل کرد. حزب - دولت . از نظر او نظم نمی تواند خلاء را تحمل کند. از آنجایی که جهان شرق آسیا توانایی ایجاد نظم قوی را ندارد، از نظر تاریخی، نظم صادر شده از آسیای داخلی بر آن مسلط بوده است؛ از دوران مدرن، نظم غربی بر آن تسلط داشته است. بعد از اینکه نظمی را حذف کرد، آنچه می آید قطعا یک پادشاهی ایده آل یا یک رفاه هزاره نخواهد بود. به این ترتیب، تاریخ خاور دور بین چرخش ها و درگیری های نظم های مختلف (استعمار، انترناسیونال کمونیست، پان آسیایی و ناسیونالیسم چینی) به تکامل خود ادامه داده است. با نگاهی به چشمانداز سیاسی امروز از منظر فوق، متوجه میشویم که چشمانداز آسیای شرقی پس از سال 2016 دقیقاً مانند جهان پس از سال 1972 است، اما سطح و وسعت به ترتیب کاهش یافته است. پکن نقش مسکو را برعهده گرفته است و در موقعیتی فزاینده تنگ هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی گرفتار شده است. این کشور از سودی که در 30 سال گذشته به دست آورده است استفاده می کند تا جامعه بین المللی را آزمایش کند، تا آنجا که ممکن است جایگزین ایالات متحده در منطقه آسیا و اقیانوسیه شود و حداقل برای حکومت مشترک چین و آمریکا تلاش کند. در صورت موفقیت این استراتژی، امکان ایجاد یک سیستم امنیت جمعی در خاور دور از بین خواهد رفت. همه طرفها چیزهای زیادی برای از دست دادن خواهند داشت و پکن احتمالاً بیشترین ضرر را خواهد داشت. با این حال، نویسنده معتقد است که پکن همیشه در ساختار شناختی خود دارای نقص بوده است، بنابراین این یک لحظه تعیین کننده در تاریخ است. هنگامی که چوب پنبه باز شود، جنبش تاریخی انباشته شده در طول صد سال فشرده خواهد شد و آینده باید دوباره از جایی که متوقف شده آغاز شود و خلاء نظم در شرق آسیا ممکن است به تهاجمات و شکست های جدید منجر شود. با این حال، مسیر باز به خودی خود جذابیت بینهایتی دارد، زیرا کوچکترین تفاوت در لحظه تصمیمگیری، اثری ماندگار و عمیق بر جای خواهد گذاشت. معرفی مختصر نویسنده لیو ژانگژینگ، متولد زیژونگ، استان سیچوان، در سال 1974 به دنیا آمد. او از دانشگاه پزشکی غرب چین فارغ التحصیل شد و در سال 2012 مدرک کارشناسی ارشد تاریخ جهان را از دانشگاه سیچوان دریافت کرد. وی کاندیدای دکترا در دانشکده تاریخ است. دانشگاه ووهان نویسنده در حال حاضر در ایالات متحده زندگی می کند. او نویسنده کتاب های «تواریخ جمهوری چین»، «کلاسیک ها و تاریخ: ساخت تاریخی جهان چین»، «سقوط تاریخ مدرن: جلد بی یانگ اواخر سلسله چینگ/جلد ملی کمونیست» است. و کتاب های دیگر ترجمه ها شامل «تاریخ بریتانیا» دیوید هیوم، «تاریخ بریتانیای مکالی» اثر توماس بابینگتون مکالی و کتاب های دیگر است.
百年來對東亞歷史最大的認知錯誤是: 「用神話代替歷史,誤解自己的真實地位。」—劉仲敬 一部用秩序的輸入和輸出來解釋1912年至今百年東亞變遷的歷史與政治 遠東的近代史,實際是國際政治體系演變的「終端」 ──她的歷史演化路徑,決定於西方秩序(文明)的輸入, 從而不是自己驅動或主宰 即便是21世紀的今天也是如此 ●沒有列強,民國無法成立 1912年,辛亥革命爆發後,大清歲代表的內亞秩序瀕臨解體。而民國之所以能夠成立,是英國主導的列強為了維護遠東秩序的穩定,盡力推遲大清體系的解體之結果。換言之,沒有殖民主義秩序,中華民國無法成立。 ●列強退出東亞,意味著原本秩序輸入的中斷 一戰以後,列強忙於戰事,條約體系撤出遠東,卻被「中國」的民族主義者視為是自己成功地驅逐了殖民者。真實的情況反而是秩序輸入的中斷。北京政府一旦沒有條約體系的支持,對各省的權力就化為泡沫,這才有北伐的成功。 ●蘇聯輸入秩序,國民黨淪為特洛伊木馬 趁虛而入東亞的新秩序大致有三種:日本的泛亞主義、蘇聯的共產主義和南方知識分子構築的大中華主義。1922年,機會主義者的孫文拋棄了國民黨在辛亥時代堅持的泛亞主義,配合了亟欲擴張的共產國際,使國民黨淪為共產國際的特洛伊木馬。 ●蔣介石夾在兩強之間 1927年北伐成功後,蔣介石以重構的大中華民族主義,對抗蘇聯的共產主義與日本的泛亞主義,夾在兩強之間,以黨國體制全力吞併和破壞東亞大陸殘存的各個自治體系(指北洋時代的各省自治)。 ●國民黨並不是敗給共產黨,而是敗給蘇聯 二戰後,曾短暫成功的日本帝國泛亞主義破滅,被迫撤出了東亞。只有蘇聯才有辦法填補秩序的真空,希望以支持蔣介石在關內的統治換取自己對滿洲的統治。但大中華主義者蔣介石拒絕了對自己最有利的和平,史達林轉而支持毛澤東,最終導致國民黨的失敗,只能逃到台灣。 ●中共充當韓戰的人肉盾牌 1949-1950年,蘇聯為了支援朝鮮戰爭,為北京和平壤建立了完整的計劃經濟體系。紅色中國根據自己在冷戰當中的位置,確立了建國初期的史達林體制。毛澤東作為中共內部的梁山系,以馬基維利的手法和莫斯科支持的列寧黨苦苦周旋——中共建政後的一系列內部鬥爭都可以籍此解釋。 ●毛投入西方陣營,中國假借美國秩序韜光養晦 毛澤東臨死之前,切斷了黨內的列寧主義者(周恩來、鄧小平)重新投靠蘇聯的管道。1972年尼克森訪華,1978年中美建交。華盛頓-北京的機會主義聯盟解除了蘇聯的外部威脅,北京投入西方陣營,搭上自由主義秩序主導下的全球化快車,從而保持了長達三十年的經濟增長。也導致莫斯科兩線作戰,加速了蘇聯的崩潰和冷戰的結束。 ●臺灣轉型為民主國家 台灣在美國的保護下,社會重建漸次展開,在冷戰結束時,已經具備了恢復正常國家地位的條件,也同樣在自由主義秩序的保護下轉型為民主國家。沒有美國的自由主義秩序主導,以大中華秩序運作的台灣,絕對沒有民主化的可能。台灣屬於美國秩序的一部分,美國不允許大陸上的強權改變均勢,是它的利益所在和長期政策,臺灣做什麼或不做什麼都不會改變。因此臺灣在涉及自身安全和共同體塑造的關鍵問題上,完全可以先發制人,製造既成事實。 ●中國企圖改變既定秩序,最大可能是自身崩潰 21世紀,對接英美自由主義政治經濟秩序而「崛起」的中國,力圖推行自己的政治秩序(中國夢、一帶一路、新型大國關係、南海、兩岸)。這是中共革命正當性和統治合法性的最終驗證。然而中國的認知圖景和路徑選擇,和美國主導的自由主義國際秩序產生巨大衝突。如果這種認知圖景是無法改變的,未來的悲劇就是無法避免的,不到資源枯竭迫使它修改認知圖景,鬥爭就不可能結束。 劉仲敬在本書中,嘗試重新建立我們對於近代東亞歷史的認知,打破神話,重新理順東亞在世界文明體系中的位置、以及東亞地區的政治實體在當代國際體系中的真正位置。他以獨創的歷史模型和詮釋體系(秩序輸出論),分析了從第一次世界大戰前到現在,遠東秩序輸入和輸出的演化路徑,從而解構了「中國」的建國神話和黨國的歷史話語。 在他看來,秩序是不能容忍真空的。因為東亞世界並沒有內在生成強大秩序的能力,在歷史上,它一直被內亞輸出的秩序所主導;近代以來則是西方秩序。它排除一個秩序之後,到來的絕對不是理想王國或千年盛世,一定會有另外一種秩序繼承原有秩序的地位。遠東的歷史就像這樣在各方秩序(殖民主義、共產國際、泛亞主義、中華民族主義)的輪替、衝突之間持續演進至今。 以如上視角看待今日的政治格局,就會發現:二〇一六年以後的東亞格局酷似一九七二年以後的世界,只是層次和數量級相應地降低了。北京接替了莫斯科的角色,在政治和經濟兩方面都陷入日益狹窄的境地。它利用過去三十年贏得的紅利,試探國際社會,盡可能在亞太地區取代美國,至少爭取事實上的中美共治局面。這種策略如果成功,遠東建立集體安全體系的可能性就會消失。所有各方都會損失慘重,北京很可能是損失最大的一方。 然而作者認為,北京一直存在認知結構上的缺陷,所以這是一個歷史的決斷時刻。瓶塞一旦打開,一百多年積累的歷史運動將被壓縮,未來不得不從當初中斷的地方重新起步,而東亞的秩序真空可能引起新的入侵和潰敗。 然而開放的路徑本身就具備無窮的魅力,因為決斷時刻的毫釐之差都會留下長久和深刻的印記。 作者簡介 劉仲敬 四川資中人,生於一九七四年,畢業於華西醫科大學,二〇一二年在四川大學獲得世界史碩士學位,武漢大學歷史學院博士候選人。作者目前旅居美國。著有《民國紀事本末》、《經與史:華夏世界的歷史建構》、《近代史的墮落:晚清北洋卷/國共卷》等書。譯有大衛•休謨的《英國史》、Thomas Babington Macaulay所著的《麥考萊英國史》等書。