دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Jesús Palacios
سری:
ناشر: LIBROSLIBRES
سال نشر: 2014
تعداد صفحات: 0
زبان: Spanish
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 487 کیلوبایت
در صورت تبدیل فایل کتاب 23-F, el Rey y su secreto.: 30 años después se desvela la llamada "Operación De Gaulle" به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب 23-F، پادشاه و راز او: 30 سال بعد به اصطلاح "عملیات دوگل" فاش می شود. نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
23 F چند بود؟ نقش شاه چه بود؟ چگونه توضیح دهیم؟ چندین سال است
که انواع گونهها پخش میشوند که عمدتاً توسط نهادهای مدیریتی
سرویس اطلاعاتی Cesid، امروز CNI، کشت میشوند. بر اساس روایت
رسمی و صحیح سیاسی، تلاش برای کودتا یک کودتای غیرارادی بوده است.
قهقرایی به سوی فرانکوئیسم متأخر که مورد نظر گروهی از رهبران
کودتای نظامی هذیانآمیز و برخی سیاستمداران خردهپا از قبل
مستهلک شدهاند و در آرزوی گذشتهای نزدیک از دیکتاتوری، یک رژیم
استبدادی بودند. و اینکه آنها تمایلی به پذیرش سیستم آزادی،
مشارکت متکثر و دموکراسی پایدار ندارند.
مشکوک است که پس از شکست 23 اف، رهبران و مسئولان احزاب سیاسی که
با عملیات مشکوک به مشروطیت با آتش بازی کردند، بدون پرسیدن بیش
از حد و یا شروع تحقیق، احتیاط بیشتری خواهند کرد. آنها صرفاً با
تأیید اینکه شاه خوان کارلوس با برهم زدن جنون کودتا با اقدامات
خود دموکراسی را نجات داده بود، راضی بودند، زیرا او می دانست
چگونه با اقتدار خود اکثر سربازان وفادار و دموکرات آن شب را حفظ
کند. 23 F مشروعیت تمرین را به دست آورد. \"، به شیوه ای یکنواخت
و خسته کننده تکرار شده است، اما حقیقت این است که در 23 فوریه
1981، شاه خوان کارلوس کلید اصلی، قطعه اساسی بود. قبل، حین و
بعد. همه، مطلقاً همه کسانی که در آن روز درجاتی از مشارکت
داشتند، بدون شک معتقد بودند که تحت دستورات و خواسته های شاه عمل
می کنند. به یک معنا، همه چیز در اطراف شاه انجام می شد. همه چیز
از طریق شاه گذشت. و برای چند ساعت خوب پادشاه \"برای دیدن آمدن
آنها\" بود. بدون شخصیت شاه، هرگز وجود نداشت یا وجود نداشت. شاید
در زمان دیگری چیز دیگری وجود نداشت، اما نه 23 فوریه، که برای
آنچه بود بود: کودتا علیه نظام، طراحی، توسعه و اجرا از درون نظام
سیستم به درستی خود سیستم. بنابراین نه این است که شاه از آن آگاه
بوده است، بلکه او مطلقاً در عملیات شرکت داشته است. یا به ابتکار
خودشان یا با اجازه دادن به این کار. «به من بده!» این عبارتی است
که او در طول سال 1980 و در هفتههای قبل از 23 فوریه 1981 به
مناسبتهای مختلف تکرار میکرد، زمانی که به او درباره عملیات
دوگل در مقابل عملیات آرمادا گفته شد.
در 23 فوریه 1981، هیچ توطئه نظامی یا شورش ژنرالها یا ژنرالها،
یا چندین کودتای همزمان، که برخی از آنها در حال پرواز بودند،
وجود نداشت. بلکه یک چارچوب سیاسی رمزنگاری شده که در آن، پس از
رسیدن به اجماع اساسی در مورد فرمول مدیریت دولت به ریاست ژنرال
آرمادا، که از نمایندگان همه احزاب سیاسی تشکیل شده بود، یک SAM -
حداکثر فرض ضد قانون اساسی - به طور مصنوعی با این اقدام ایجاد
شد. از سرهنگ دوم تجرو - که در نهایت قربانی خواهد شد -؛ مشارکت
دو ژنرال سلطنت طلب با وفاداری ثابت شده به پادشاه خوان کارلوس و
حداقل نمایش قدرت که باعث شود هدف پذیرش سیاسی، عمومی و اجتماعی
آن دولت ادغامی که باید بدون خونریزی حل و فصل می شد، محقق شود.
بدون سرکوب اجتماعی
این طرحی بود که به عنوان یک عملیات ویژه، یک کودتای نهادی طراحی
شده بود که از سوی سرویس اطلاعاتی - Cesid - برای اصلاح
زیادهرویهای برخی از دولتهای مرکز و یک رئیس دولت - آدولفو
سوارز، تدوین و اجرا شد. - که کنترل اوضاع سیاسی را از دست داده
بود. و سقوط آن خطر کشیدن تاج در سقوط آن را نیز به همراه داشت.
از جمله، به دلیل ارتباط شخصی آشکار و تعهدی که خود شاه خوان
کارلوس به دولت های سوارز به عنوان دولت های پادشاه داده بود.
حداقل در زمانی که هم افزایی بین این دو به طور کامل عمل
کرد.
¿Qué fue el 23 F? ¿Cuál fue el papel del rey? ¿Cómo explicarlo?
Durante varios años se han aireado todo tipo de especies,
cultivadas principalmente desde los órganos de dirección del
Servicio de Inteligencia Cesid, hoy CNI. El intento de golpe de
estado habría sido según la versión oficial y políticamente
correcta un golpe involutivo; una regresión hacia un
tardofranquismo deseado por una rehala de delirantes militares
golpistas y de algunos pequeños políticos ya amortizados, que
añoraban un reciente pasado de dictadura, de régimen
autoritario. Y que serían reacios a aceptar un sistema de
libertades, de participación plural y de democracia
estable.
Sospechosamente, tras el fracaso del 23 F, los dirigentes y
responsables de los partidos políticos que jugaron con fuego
con operaciones de dudosa constitucionalidad, se mostrarían más
prudentes sin hacer demasiadas preguntas ni abrir investigación
alguna. Sencillamente se dieron por satisfechos afirmando que
el rey Juan Carlos había salvado la democracia al desbaratar
con su actuación la locura golpista, porque supo sujetar con su
autoridad a la mayor parte de los militares que aquella noche
fueron leales y demócratas.“El rey la noche del 23 F se ganó la
legitimidad de ejercicio”, se ha venido repitiendo de forma
monocorde y cansina, pero lo cierto es que en el veintitrés de
febrero de 1981 el rey Juan Carlos fue la clave principal, la
pieza fundamental. Antes, durante y después. Todos,
absolutamente todos, los que aquel día tuvieron algún grado de
participación creyeron sin duda alguna que actuaban bajo las
órdenes y los deseos del rey. En un sentido y en otro, todo se
hizo en torno al rey. Todo pasó por el rey. Y durante un buen
puñado de horas el rey estuvo “a verlas venir”. Sin la figura
del rey jamás habría habido ni existido 23 F. Quizá otra cosa
en otro momento, pero no el 23 de febrero, que fue para lo que
fue: un golpe sobre el sistema, tramado, desarrollado y
ejecutado desde dentro del sistema para la corrección del
propio sistema. Por lo tanto, no es que el rey tuviera
conocimiento del mismo, que sí lo tuvo, sino que estuvo
absolutamente involucrado en la operación. Ya fuera motu
proprio o por dejar hacer. “¡A mí dádmelo hecho!”, sería la
frase que repetiría en diversas ocasiones a lo largo de 1980 y
en las semanas anteriores al veintitrés de febrero de 1981,
cuando se le hablaba de la Operación De Gaulle versus Operación
Armada.
En el 23 de febrero de 1981 no hubo conspiración militar ni
rebeliones de capitanías generales ni de generales ni varios
golpes simultáneos, cogido alguno de ellos al vuelo de la
improvisación; sino un entramado criptopolítico en el que una
vez alcanzado el consenso básico sobre la fórmula gobierno de
gestión presidido por el general Armada, que estaba integrado
por representantes de todos los partidos políticos, se generó
artificialmente un SAM –Supuesto Anticonstitucional Máximo- con
la acción del teniente coronel Tejero –quien al final sería el
chivo expiatorio-; se buscó la participación de dos generales
monárquicos de probada lealtad al rey Juan Carlos, y la
exhibición mínima de la fuerza, que forzara alcanzar el
objetivo de la aceptación política, pública y social de ese
gobierno de integración, que debía resolverse sin derramamiento
de sangre ni represión social.
Ese fue el diseño tramado como una operación especial, un golpe
institucional, elaborado y ejecutado desde la dirección del
servicio de inteligencia –Cesid- para corregir los excesos
cometidos por unos gobiernos de centro, y un presidente de
gobierno -Adolfo Suárez- a quien se le había escapado el
control de la situación política. Y de cuyo desplome se corría
el peligro de arrastrar también a la corona en su caída; entre
otras cosas, por la manifiesta vinculación personal y de
compromiso que el propio rey Juan Carlos había dado a los
gobiernos Suárez como gobiernos del rey. Al menos durante el
tiempo en el que las sinergias entre ambos funcionaron
plenamente.